روزانه نویسی های من

روزانه نویسی من از فرودگاه مهر آباد، ترمینال حجاج در اردیبهشت 1390 شروع شد

روزانه نویسی های من

روزانه نویسی من از فرودگاه مهر آباد، ترمینال حجاج در اردیبهشت 1390 شروع شد

۱ مطلب با موضوع «خاطرات تبلیغ» ثبت شده است

سلام

قصد دارم بعضی از خاطرات تبلیغ خودم در ماه مبارک رمضان رو بیان کنم.

توی این خاطرات نگاهم صرفا بیان اتفاقات نیست ، سعی میکنم یه نکته و مطلبی رو هم در کنارش برسونم (فاعتبروا یا اولی الابصار)

**********************************************

امسال تبلیغ داخل یه محیط نظامی قسمتمون شد.(ما مامور به وظیفه ایم و هر جا که وظیفه ایجاب کنه حضور پیدا میکنیم )

و صد البته در خدمت جوانان عزیز کشور که به خدمت مقدس سربازی نائل شده بودند، رسیدیم.



بدیهیه که هر جائی قوانین خاص خودش رو داره و نظام هم که از نظم اومده صد البته نسبت به قوانین حساس تر و سختگیر تر هستند.
از جمله یکی از قوانین که من نتونستم باهاش کنار بیام ولی از اونجائی که قانون بود، بهش احترام گذاشتم ، حضور اجبرائی همه سربازان در نماز جماعت بود.
خب کاملا واضحه چیزی که به اجبار واقع بشه ارزشی چندانی نداره ، ولی مسئولین هم دلایل خاص خودشون رو داشتند که قابل توجه بود و حتی می شد بهشون حق داد.
اما خاطره من از اینجا شروع میشه که توی روزهای اول هفته تقریبا سی ، چهل تائی از سربازان تو نماز حاضر می شدند ولی به آخر هفته که می رسید مثل این که بنزینشون تمام شده یهوئی آب می رفتند و پنچ شنبه تعدادشون به هفت ، هشتا می رسید.

هفته اول گفتم لابد کاری پیش اومده فرستادنشون برای انجام کار، ولی وقتی دیدم پنچ شنبه هفته دوم مجددا اون اتفاق تکرار شد؛

بین دو تا نماز پرسیدم "«پس بقیه دوستان کجا هستند؟»" می دونید چه جوابی شنیدم ؟

بهم گفتن : «حاج آقا پنچ شنبه ها تعطیله و حضور و غیاب نمیشه!!!»"

یعنی یه لحظه جا خوردم (خب نتیجه کار اجباری همین میشه دیگه) یاد دوران ابتدائی افتادم که بعضی از بچه ها برای فرار از نماز جماعت، نیم ساعت  تو دستشوئی های مدرسه مخفی می شدن :D


صبر کردم روز شنبه بین دو تا نماز طبق معمول که بلند شدم برای بیان احکام با یه جوک صحبت هام رو شروع کردم ؛

گفتم : "« از یه بنده خدائی پرسیدن چه روزی به دنیا اومدی، گفت: جمعه؛ گفتن: دروغ نگو، جمعه که تعطیله؛   حالا  حکایت ما و دوستان هم حکایت همین جوک شده، میبینیم پنچ شنبه ها دوستان نماز جماعت حضور ندارن ، می پرسیم چرا؟  میگن حاج آقا پنچ شنبه تعطیله! خب پادگان پنچ شنبه تعطیله خدا که تعطیل نیست...»"


پ.ن

واقعا بعضی وقتا ما برای در رفتن از انجام تکلیف (هر تکلیفی) دنبال بهونه های این طوری می گردیما ، فقط منتظریم که پنچ شنبه رو تعطیل کنن...

همین مطلب در سایت نقل قول

۱۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۲