انتظار شیرینی، که تلخ است
چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۲، ۰۸:۲۱ ق.ظ
سلام
یادش بخیر
قبلا موقعی که میخواستیم با مدرسه بریم جنوب
از روز قبل ساک می بستیم و آماده میشدیم.
شب دیگه خواب به چشممون نمی اومد
همش می ترسیدیم که خواب بمونیم
تا صبح چند بار بلند می شدیم و ساعت رو نگاه میکردیم
اون موقع شاید درست متوجه نمی شدیم منتظر بودن یعنی چی ؟
وقتی منتظر یه چیز خوب باشی، توی تنگنای خاصی گیر میکنی
هم حس خوبی داری و هم حس بد
نبرد بین احساس و عقل شاید باشه
مخصوصا اگه این انتظار گره خورده باشه به تکلیف
تکلیفی که به سختی انسان می تونه بهش برسه
و شاید هم همون عاقبت به خیرش کنه
پ.ن
مقدمه ای برای سفر(1)
پ.ن
۹۲/۰۶/۱۳