روزانه نویسی های من

روزانه نویسی من از فرودگاه مهر آباد، ترمینال حجاج در اردیبهشت 1390 شروع شد

روزانه نویسی های من

روزانه نویسی من از فرودگاه مهر آباد، ترمینال حجاج در اردیبهشت 1390 شروع شد

۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حاج سالار» ثبت شده است

سلام 

چند وقت هست که فرصت کافی برای نوشتن پیدا نکردم. 

پست قبلی رو زمانی زدم که توفیق زیارت حرم ارباب نصیبم شده بود.

اما بعد از زیارت تا امروز هر چی خواستم گزارش و برداشتم از سفر رو بنویسم ، مشغله و گرفتاری و صد البته کم نوفیقی مانع شد.

با وجود گذشت چند ماه از اربعین سعی میکنم خیلی خلاصه و مفید برداشت هام رو از بزرگترین و عظیم ترین رویداد دینی جهان، ارائه بدم. 

البته بیشتر سعی می کنم حاشیه نگاری کنم تا بیان اصل ، چرا که اولا هیچ قلم و زبانی نمی تونه عمق واقعی زیارت اربعین ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) رو بیان کنه الا زبانی که معرفت حقیقی به این امام معصوم پیدا کرده و ثانیا خیلی از  زیبائی های این حرکت عظیم در ریزه کاری ها و جزئیاتی هست که کمتر مورد توجه قرار می گیره.

سه شنبه شب حرکت کردیم و چهارشنبه صبح مهران بودیم. 

اولین نشانه ها از عظمت پیاده روی اربعین، پارکینگ های بزرگی بود که در چهار طرف شهر مهران زده بودند.

البته پارکینگ که چه عرض کنم . 

بیابان های اطراف شهر رو با یه بنر تبدیل به پارکینگ کرده بودند. 

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۷

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَهَ الْحُسَیْنِ فَزُرْهُ وَ أَنْتَ کَئِیبٌ حَزِینٌ مَکْرُوبٌ شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً فَإِنَّ الْحُسَیْنَ قُتِلَ حَزِیناً مَکْرُوباً شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً- وَ سَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ عَنْهُ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً

هنگامی که قصد زیارت امام حسین علیه السلام را کردی؛ او را زیارت کن در حالی تو شکسته، بسیار محزون و غمگین خاک آلود و پریشان موی و تشنه و گرسنه باشی چرا که همانا حسین علیه السلام کشته شد در حالی که بسیار محزون و غمگین، پریشان موی، خاک آلود، تشنه و گرسنه بود و حوائج را از او بخواه و بعد از آن برگرد و کربلا را به عنوان وطن قرار نده.

 کامل الزیارات / 131

۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۹
سلام.
توی جامعه ما که جامعه یک کشور اسلامی هست اخلاق در روابط جایگاه خاصی داره.
البته منظورم از اخلاق علم اخلاق به معنای خاص نیست بلکه اخلاق معاشرت و سیره عملی زندگی هست.
بحثی مثل احترام به بزرگ تر و روابط محکم خانوادگی و از این نوع ارتباطات.
البته شاید عنوان بشه که برخی از این  رفتارها در جامعه امروزی در حال کمرنگ تر شدن هست که کاملا حرف به جا و معقولی هست .البته آسیب شناسی اون بحث بسیار مفصلی است که خارج از این موضوع هست.

یکی ازاین گونه رفتارهای اجتماعی که موجب نوشتن این مطلب شد، بحث تقدم خانم ها در محیط جامعه است.
از اونجائی که زن درفضای بیرون از منزل شرایط مشکل تری برای حضور نسبت به مرد داره، معمول هست که در جامعه نوعی اولویت عرفی و اخلاقی خود مردم براش در نظر می گیرند. 
با یک مثال منظورم رو بهتره برسونم: توی یک مغازه وقتی دو نفر مشتری حضور دارند معمولا آقایون حتی در صورت مقدم بودن ، اجازه می دهند خانم ها زودتر کارشون رو انجام بدن یا بارها در هنگام سوار شدن به تاکسی مخصوصا هنگامی که هوا بارانی باشه خانومها همیشه مقدم می شوند. اصولا ایجاد دو صف که یکی مختص به آقایون و یکی مختص به خانوم هاست در خیلی جاها، علاوه بر جلوگیری از اختلاط، زودتر انجام شدن کار برای خانم هاست.

در سبک زندگی اسلام ، وظایف هر کدام از زن و مرد کاملا مشخص شده است. رسول خدا صلی الله علیه و اله روز بعد از ازدواج علی و زهرا علیهم السلام برای آن دو بزرگوار تقسیم کار کردند و کار های منزل را به دختر گرامیشان و کارهای بیرون ازمنزل را به امیرالمومنین علیه السلام سپردند.
این مدل کامل سبک زندگی اسلامی در این موضوع هست. 

البته این تقسیم موجب نشد که هیچ وقت امیرالمومنین در کار های منزل به همسرشون کمک نکنن یا در صورت نیاز حضرت زهرا سلام الله علیها برای انجام کاری از منزل خارج نشوند. ولی این تقسیم نشان می دهد که حضور بی مورد زن در فضای بیرون از خانه ضرورتی ندارد و تا جائی که ممکن است نباید از منزل خارج شود.

امروزه وظیفه یک مرد تامین مایحتاج زندگی از جمله خرید های منزل است. و صد البته با توجه به مشغله های امروزی گاهی اوقات مرد نمی تواند به موقع برخی از کارهای کوچک و ساده را انجام دهد و کار های جزئی همچون نان خریدن یا خرید های موردی و کوچک به واسطه سرکار بودن مرد و مشکلات دیگر به عهده خانم منزل می افتد. به تبع با توجه به فرهنگی که در بالا به اون اشاره شد وقتی زن به مغازه مراجعه میکند، سریعتر هم کارش انجام می شود.
همه ی اینها مقدمه ای بود برای مطرح کردن این موضوع :
چند وقت پیش داخل صف نانوائی بودم و دو سه نفر هم در صف نبودند، ماشینی کنار خیابان توقف کرد که زن و مردی داخل ماشین بودند. چون کسی در قسمت زنانه صف نبود مرد رو به خانومشون کرد و گفت تو برو نان بگیر.
شاید برای خیلی ها این موضوع ساده و پیش ا افتاده باشه که خب برای اینکه کمتر معطل شود، زن رو برای گرفتن نان فرستاده. ولی همین موضوع باعث شده تا به مرور خیلی از مواردی که وظایف ذاتی مرد هست و غیر از موارد ضروری، باید توسط مرد انجام شود به عهده زن ها  بی افتاد و نا خودآگاه حضور بیشتر از ضرورت خانم ها رو در مکان هائی که مختلط هست ایجاد می کند. چیزی که دقیقا بر خلاف مدل سبک زندگی اسلام است.
با چند نفر از دوستان در مورد این موضوع صحبت کردیم که این فرهنگ که برای احترام و رعایت حال خانم ها و کاملا هم عرفی وضع شده ، آیا می تونه یک رسم صحیح باشه یا نه؟


پ.ن
-----------------
1- شاید برخی بنده رو متهم کنن به اینکه مخالف فعالیت های اجتماعی زنان هستم که این کاملا بر خلاف نظر و عقیده بنده هست. چیزی که شرع مشخص کرده فعالیت در صورت نیاز هست آن هم با رعایت شرایط و مصالح .

2- اگر از دوستانی باشید که به وبلاگ بنده قبلا هم سر زده باشید، می دونید که قول نوشتن  این مطلب رو  6 ماه پیش داده بودم. هم مشغله کاری و هم فکر کردن بر روی ان اجازه نداد که مطلب رو بنویسم. در حال حاضر هم فقط طرح مسئله هست و فعلا جایگزینی برای این فرهنگ که از نظر من غلط است پیدا نکردم. دوستان اگر پیشنهاد یا نظری مخالف ایده ی بنده دارن خوشحال می شوم استدلال های آنها را ببینم



------------------
iهمین مطلب در حرف تو
۱۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۰۱

سلام 


چند روز پیش توی یکی از گروه های موبایلی کسی مطلبی زد در رابطه با عرق خور محلشون که حسین توی دل اون هست و  در عوض اون حاجی محله که هر سال کلی خرج هم میده ولی یه مشکلی داره یا اون زنجیر زنی که وقتی توی دسته هست حواسش به خانوما هست حسینی نیستن...


کلی باهاش صحبت کردم که این غلطه و هیچ مبنای دینی و شرعی نداره  ولی قبول نمی کرد. 

-----------------------------------


چند سالی هست که عده ای با پر رنگ کردن داستان هائی همچون رسول ترک و علی گندابی، به جای فراخواندن مردم به سمت شریعت مداری و عمل به تکالیف شرعی، نوعی تساحل و تسامح در دین رو ترویج می کنند که نتیجه اون رواج بیشتر بی توجهی به احکام دین هست و با نشون دادن راه میانبر و راحت تر برای خودشون مخاطبی جمع کردند.


دوستی و عشق و محبت اهل بیت سرمایه های بی انتها است و همون طور که حضرت امام رحمه الله علیه فرمودند ما هر چه داریم از محرم و صفر است، ولی این دلیل نمیشه که به همین بهانه نسبت به دستورات شرع مقدس بی توجه باشیم.

اون شخص میگفت روز قیامت خدا به اون عرق خور بیشتر توجه میکنه و هواش رو داره... همه استدلالش هم به قضیه علی گندابی و رسول ترک هست. و این که این جور آدما به احترام امام حسین محرم و صفر عرق و کارای دیگه شون رو ترک می کنن و همین کفایت میکنه برای اونا. و این آدما از اون حاجی بازاری و اون زنجیر زن بهتره.


جوابی که من دادم این بود : 

در اینکه  اون حاجی بازاری و اون زنجیر زنی که شما وصف کردین، اشتباه می کنن حرفی نیست.اما شما هم در حدی نیستی که بخوای بگی عمل اونا مورد قبول امام حسین علیه السلام نیست و در ثانی اصلا چون اونا اشتباه می کنن پس یه کسی که سال ده ماه مست و لا یعقل هست بهتر از اوناست؟؟؟؟ این فکر چه مبنای دینی و فقهی داره؟


از طرفی شما میگی که روز قیامت امام حسین به این عرق خور کمک میکنه. این حرف شما درتناقض با کلام معصوم هست. 

امام صادق علیه السلام فرمودن به شفاعت ما نمی رسه کسی که نماز رو سبک بشماره.1

در توضیح سبک شمردن هم حضرت در جای دیگری  فرمودند 

مراد از بی اعتنایی به نماز، «تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است».2

خب حالا چطور انتظار دارید کسی که به واسطه هر بار شرب خمر 40 روز نمازش مورد قبول درگاه خدا نیست رو اهل بیت دستش رو بگیرند.

باز دوباره بحث رسول ترک و علی گندابی رو وسط کشید و گفت پس در مورد اونا چی میگی؟

گفتن: اولا که اتفاقی که در مورد این دو نفر افتاده هیچ حجت شرعی برای بقیه نیست و کسی نمی تونه روز قیامت به خدا بگه تو رسول ترک رو بخشیدی باید منو هم ببخشی . در ثانی اونا توبه واقعی کردند و امتیازی که خدا بهشون داد بعد از توبه شون عمرشون رو گرفت تا دوباره گرد خلاف شرع نروند

تا اینو گفتم سریع گفت خب اون عرق خور هم محرم که میرسه توبه میکنه 

گفتم صبر کن. اولین شرط مقبولیت توبه در نزد خداوند پشیمانی و ابراز ندامت از گناه انجام شده و عدم تکرار اون هست. کسی که بعد از دو ماه دوباره بره سراغ همون گناه اصلا توبه اش مورد قبول نیست. از طرفی ابا عبدالله علیه السلام طبق فرمایش خود حضرت، جان خودشون و فرزندانشون و اصحابشون رو فقط به خاطر زنده نگهداشتن دین اسلام فدا کردند.

دین اسلام چی هست ؟ آیا چیزی جز احکام و دستورات شرعی و دینی هست. شخصی که دائما الخمر هست هر روز داره به خدا و پیغمبر و حتی امام حسین با شرب خمرش توهین و بی ادبی می کنه.

تا اینجا بحث طول کشید و دیگه ادامه پیدا نکرد.

--------------

یه نکته بسیار مهمی که متاسفانه افراد مذهبی بهش کمتر واقف هستند اینه که خواب در اسلام هیچ گونه حجیت و اعتباری از باب تعذر نداره. یعنی کسی نمیتونه به واسطه مطلب و چیزی که در خواب دیده و به اون عمل کرده، روز قیامت نزد خدا احتجاج کنه. 

البته به غیر از خواب انبیا و اهل بیت علیهم السلام که رویای صداقه هست و بحثش فرق میکنه. 

وقتی خود خوابی که انسان می بینه حجیت نداره، به طریق اولی خوابی که دیگران دیده اند فاقد حجیت هست.

البته اشتباه نشه من نمی خوام بگم شخصی که خوابی رو نقل کرده ، دروغ میگه یا هر چیزی دیگه ای . منظورم اینه که نمیشه بر مبنای خواب عمل کرد. طبق دستور علما و مراجع عظام ما باید دین و دستورات دینی رو از مسیر ها و مجاری محکم و مستند بگیریم.

وگرنه خودمون رو با دست خودمون به هلاکت انداختیم.

--------------------------------------------------------------

إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ

«تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ» کتاب: نماز از دیدگاه قرآن و حدیث

۱۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۱۴

سلام به همه دوستان 

ان شالله طاعات و عبادات همگی مورد قبول حضرت دوست  قرار گرفته شده باشه.

اگه خیلی دیر شد بروز کردن وبلاگ به این خاطر بود که توی ماه رمضون، سعی کردم کمتر وقتم رو بیام توی نت و تلاش کردم بیشتر از وقتم استفاده کنم.



نکته اخلاقی

درسته که ماه رمضان تمام شده ولی قرار نیست روزه دار بودن هم تمام شده باشه

البته منظورم از روزه داری، صرفا امساک از خوردن و آشامیدن نیست. که این امر فقط ظاهر روزه هست ،

 بلکه امساک از گناه هست که روح واقعی روزه هست




بعد از مدتها، علی بن موسی الرضا کرم کردن و هفته آخر رمضان توفیق زیارت بارگاهشون را نصیب ما کردن.


اولین سفر حلما خانوم هم، پابوسی درگاه ثامن الائمه شد.

البته دخترمون چون دیگه داره دندون در میاره، یه مقدار بی قراری می کرد

وقتی از بازرسی حرم رد می شدیم و وارد صحن میشدیم، حلما خانوم شروع می کرد به حرف زدن و یک ریز تا وقتی وارد رواق می شدیم همین طور حرف می زد. موقع برگشت هم باز تا زمانی که می خواستیم از حرم خارج بشیم خانوم حرف می زد.


جای همه ی دوستان به شدت خالی ، هر شب ساعت 12 در حرم برنامه بود. 

سخنرانی آقای میرباقری و مناجات خوانی و مداحی سید مهدی میرداماد هم در حرم مطهر شور و غوغای خاصی داشت.



بگذریم که هرچی بخواهم بگم، بازهم حق مطلب ادا نمیشه

فقط دعا میکنم ان شا الله زیارت نصیبتون بشه


اگه عمری باشه و خدا بخواد یک مطلبی در مورد زیارت حضرت، به ذهنم رسیده که انشالله در اولین فرصت بنویسم و منتشرش کنم .




۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۶

سلام 

برخی دیدارها کلا حال و هواشون با بقیه دیدارها متفاوته.

مثلا دیدارهائی که با خانواده های شهدای صابرین داشتیم، برای خودش یه حال و هوائی داشت یا دیدار با خانواده شهید مدافع حرم.


اما دیداری که جمعه این هفته داشتیم ، با همه دیدارهای قبلی متفاوت بود. 

شهدای قبلی همه در میدان نبرد و در لباس رزم شهید شده بودند، ولی شهیدی که این هفته رفتیم منزلشون در لباس شاگردی امام صادق ، در همین کوچه و خیابون هائی که هر روز با بی تفاوتی ها و بستن چشمامون از توشون رد می شیم، شهید شد.

شهادتی که در راه فریضه در حال فراموشی امر به معروف رخ داد.

----------------

از چند روز قبل با مادر شهید برای ساعت 4 عصر جمعه 26 اردیبهشت قرار دیدار گذاشتیم.

ساعت 2 ظهر بود که برای یادآوری قرار ساعت4 چند بار منزل شهید تماس گرفتیم ولی کسی جواب نداد.

کمی نگران شدم. چون بعضی از دوستان دیداری از شهرستان برای این دیدار راه افتادهبودند و اگه توی این زمان کنسل می شد مجبور بودن کلی راه رو برگردن.

با بچه های دیدار هم ساعت 3:45 دقیقه ابتدای 20 متری افسریه قرار گذاشته بودیم.

کمی زودتر از خونه بیرون اومدم و اول رفتم جلوی منزل شهید. 

زنگ منزل رو که زدم مادر شهید جواب داد. خواستند در رو باز کنن که گفتم ساعت 4 با دوستان خدمت می رسم. 

بعد سریع رفتم محلی که با بچه ها قرار گذاشته بودیم. 

مثل همیشه چندنفری از خانم ها و آقایون قبل از موعد مقرر تو محل بودند و باز هم مثل همیشه چند نفری تاخیر داشتند. 

البته ناگفته نمونه که یکی ازدوستان هم کلا راه رو گم کرد و با وجود اینکه کلی راه رو تا افسریه اومده بود ولی نتونست تو دیدار شرکت کنه.


آقا سعید تاجیک هم که شب قبل برنامه رو براشون توضیح داده بودن، افتخار دادند و در جمع بچه ها حضور پیدا کردند.

ساعت 4:10 دقیقه بود که با بچه ها جلوی منزل شهیدایستاده بودیم.

هنوز 5-6 نفری هم تو راه بودند. 


۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۲:۳۰

سلام

به این سخنان توجه کنید : 


 "من عزت و غرور ایرانیان را بازخواهم گرداند"


 ورزشگاه شهید شیرودی شنبه 18 خرداد


"ارزش ریال و گذرنامه ایران کم شده است، امروز باید برای ویزا هم ایرانی‌ها انگشت‌نگاری شوند در حالی که عزت و عظمت به این سرزمین برگردانیم "



"نباید یارانه‌ها حالت صدقه پیدا کند دولت تدبیر و امید با یارانه کالایی به معیشت مردم کمک خواهد کرد تا اقشار کم‌درآمد زندگی آسوده‌تری داشته باشند."

مهدیه رشت یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۲

آرزوی هر ایرانی هست که کشورش سر بلند و عزتمند باشه

حالا باید بررسی کنیم که اقایون توی این مدتی که بر کرسی ریاست تکیه زدن، چه اقداماتی برای عزتمندی ایران کردن

البته بدیهی است که عزت در دو مقوله داخلی و بین المللی قابل بررسی هست

ابتدا ببینیم بستن با کدخدا چقدر برای ایران اسلامی موجب عزتمندی شد :


عرصه بین الملل


1- 25 آذر 1392

دیدار هیئت پارلمانی اتحادیه اروپا با وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران



«تاریا کرونبرک» سرپرست هیات در زمان ورود ظریف به سالن در اقدامی غیر دیپلماتیک به احترام وزیر از جای خود بلند نمی شود
برای بنده احترام گذاشتن یا نگذاشتن به شخص آقای ظریف اصلا مهم نیست ولی اینکه یک مقام غربی به وزیر امور خارجه کشور من بی ادبی کنه ، خیلی سنگینه
و اما واکنش دولتی که می خواست عزت به ایران بر گردونه چی بود ؟

سانسور و بایکوت خبری

2- 25 آذر 1392

دیدار هیئت پارلمانی اتحادیه اروپا با جناب آقای هاشمی رفسنجانی


سرپرست هیات پارلمانی اروپا که بعد از دیدار با ظریف به دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی رفته بود، رفتار غیردیپلماتیک خود را این بار در دیدار با رئیس مجمع تشخیص مصلت نظام به نمایش گذاشت.

بر اساس فیلم و تصاویر منتشر شده در زمان ورود هاشمی رفسنجانی، کرونبرک از جای خود برنمی خیزد در حالی که دیگر همراهان وی به احترام هاشمی بلند می شوند.
بالاخره حاج آقا بستن با کدخدا، این چیزا رو هم داره که تو کشور خودت، میهمان بهت بی ادبی کنه و کوچیکت کنه
(حالا گناه رو گردن تشریفات و هر کسی دیگه ای هم که بندازی)


3- سه‌شنبه ۱۵ بهمن‌ماه
رفتار عجیب و غیر دیپلماتیک وزیر خارجه سوئد در نشست خبری با ظریف



«کارل بیت» وزیر امور خارجه سوئد در نشست خبری با وزیر امور خارجه کشورمان در زمان صحبت های ظریف در اقدامی خارج از عرف و غیر دیپلماتیک اقدام به عکاسی با موبایل خود از خبرنگاران حاضر در سالن کند
که باز هم با سکوت وزیر امور خارجه مواجه شد.


4- آذر 1392

دیدار هیئات پارلمانی اتحادیه اروپا با دو نفر از محکومین فتنه در سفارت یونان


 تا اینجای کار اگه به ظریف و هاشمی و روحانی و هر کس دیگه ای توهین و بی ادبی می شد، اگر چه به یک مقام نظام توهین شده بود و بسیار زشت بود ولی عملا این آقایون باید اعتراض می کردند و از اعتبار و آبروی خودشون و نظام دفاع می کردن که خب دوست نداشتن ، نکردن ولی از اینجا به بعد اقدامات این غربی های گستاخ ، استقلال کشور رو زیر سوال برد. و دریغ از کوچک ترین عکس العمل از سوی دولتمردانی که ادعا داشتند می خواهد عزت و سر بلندی برای ایرانیان به ارمغان بیاوردند. و همین خنده های اقای ظریف موجب گستاخ تر شدن این غربی ها هم شد.

5- 30 آذر 1392

«بونینو» وزیر امور خارجه ایتالیا وارد تهران می شود
بونینو در زمان ورود به ایران می خواهد بدون حجاب دیپلماتیک وارد کشورمان شود
از اینجای ماجرا به بعد روایت های دوگانه ای از این مساله توسط رسانه‌ها نقل می شود.

یکی از سایت‌های خبری ماجرا را اینگونه روایت می کند: «هنگام نشستن هواپیمای حامل وزیر امور خارجه ایتالیا، وقتی مدیر تشریفات وزارت امور خارجه با سه روسری رنگین برای استقبال از وی وارد هواپیما می‌شود، او قبول نمی‌کند و می‌گوید که فقط بدون حجاب حاضر است وارد ایران شود.»

این سایت خبری در ادامه آورده بود: «وقتی گفته می‌شود که طبق پروتکل باید عمل شود، وی پاسخ می‌دهد که چطور مقامات ایرانی در ضیافت‌های ما به خاطر سرو مشروب حاضر نمی‌شوند، من هم حاضر نیستم تن به این محدودیت بدهم. اصرار‌ها راه به جایی نمی‌برد و بالاخره مدیرکل تشریفات با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان تلفنی تماس می‌گیرد و کسب تکلیف می‌کند و خواستار مکالمه وی با وزیر امور خارجه ایتالیا می‌شود. ظریف ضمن اینکه حاضر به مکالمه تلفنی نشده است، می‌گوید: بگویید اگر نخواهید حجاب داشته باشید، نمی‌توانیم در تهران از شما پذیرایی کنیم و همه قرارهای شما لغو می‌شود. وی با ناراحتی در داخل هواپیما ابتدا با ایتالیا تماس تلفنی برقرار می‌کند و بعد با عصبانیت و پس از کشیدن چند سیگار، با اکراه روسری را به سر کرده و از پلکان هواپیما پایین می‌آید.»

۴ توهین دیپلماتیک به مقامات ایرانی در ۵ ماه/ دولت روحانی واکنش نشان می‌دهد؟

این روایت از ماجرا که موضع و عملکرد خوب وزارت خارجه را نشان می داد تنها چند روز بیشتر دوام نیاورد و انتشار تصویر بی حجاب خانم وزیر در زمان ورود به کشورمان باعث تعجب شد.

این بار نیز وزارت امور خارجه سکوت را بر هرگونه پاسخ گویی ترجیح داد.
اینم از دولت راستگویان
بی احترامی غربی ها به قوانین کشور هم رسیده
این ظریف همون کسی هست که وقتی توی ژنو 1 یه توافقنامه ای که فقط ایران امتیاز داده بود رو امضا کرد همچون یک قهرمان ملی ازش استقبال کردند که انگار معجزه کرده،
 (بابا امتیاز دادن کار سختی نیست ، همه میتونن امتیاز بدن،کار یه دیپلمات امتیاز ندادن و امتیاز گرفتن است آقای قهرمان قلابی که استقلال کشور رو مهمانان وزارت خونه زیر دست شما زیر سوال بردن و دریغ از یه واکنش جدی)
(بماند که الان کار به جائی رسیده که قطعنامه میدهند و از روحانی میخواهند که هم جنس بازی را هم آزاد کند)

6- اسفند 1392
دیدار کاترین اشتون با برخی متهمان فتنه در سفارت اتریش



اگر دولت براش استقلال کشور مهم بود و همون موقعی که هیئات پارلمانی اروپا با فتنه گران دیدار کرد حسابی حالشون رو می گرفت و وزارت خارجه هم به جای سکوت و خندیدن یه عکس العمل درست و حسابی می کرد این خانوم جرات نمی کرد دوباره همون کار رو تکرار کنه.
بماند که نه تنها کاری و اعتراضی نکردن بلکه حتی زمزمه هائی هست که خودشون هماهنگ کردن
خیانت شاخ و دم نداره

از موارد دیگه همچون قطعنامه پارلمان اروپا، چندین حرکت تروریستی و امنیتی و گروگان گیری و صحبت ها و تهدیدهای روزانه  بر علیه کشورمان که مسئولین فقط یاد گرفتن بگن مصرف داخلی داره صرف نظر می کنیم. بذار وارد عرصه داخلی بشیم ببینیم در عرصه داخلی چقدر دولت به عزت و ابروی مردم افزوده

عرصه داخلی

بازگشت اقتصاد کوپنی و تو صف ایستادن جهت بالارفتن عزت و کرامت انسانی در دولت یازدهم









از این دست تصاویر که عزت از نگاه آقای حسن روحانی رو نمایش میده بسیار است و خودتون هم قطعا زیاد دیدین
یه بار دیگه جمله آقای روحانی رو مرور میکنیم:

"نباید یارانه‌ها حالت صدقه پیدا کند دولت تدبیر و امید با یارانه کالایی به معیشت مردم کمک خواهد کرد تا اقشار کم‌درآمد زندگی آسوده‌تری داشته باشند."

حاج آقا قرار بود یارانه حالت صدقه پیدا نکنه و یارانه کالائی به معیشت مردم کمک کنه  ولی شما که بیشتر مردم رو ذلیل کردین با این سبدتون ، اندک آبرو و حرمتی که داشتن رو هم با توهین های مکرر مشاوران و دوستانتون از بین بردین و کلی هم بابت برنج هندی و مرغ ترکیه ای منت سر مردم گذاشتین



اما در عرصه داخلی عزت مداری دولت یازدهم به همین خلاصه نمیشه بلکه بارها هم مردم با عزت ایران رو در همین مدت کوتاه مورد لطف قرار دادند و با بی سواد و لبو فروش و ... خطاب کردن آنها ، از انتقاد کردن منتقدین در نحوی  امور اداره کشور جلوگیری کردن در فضای باز و آزادی کامل چندین نشریه منتقد رو خفه کردند

در آخرین اقدام هم اخیرا با زیر نویس های تلویزیونی ، جوری مردم رو نسبت به یارانه ای که از بیت المال پرداخت می شود نه از جیب آقایون و ارثیه پدران بزرگوارشون ، تشویق به انصراف کردند؛ که انگار هر کس یارانه بگیرد مغضوب علیهم و کافر است.



آقاجان  ما عزت و کرامتی که شما دارید اینطوری می دید رو اگه نخوایم باید کی رو ببینیم

با این عملکرد منفعلانه همه چیز ملت و کشور و نظام رو دارید به باد می دهید

در اخر هم جمله ای به آقای روحانی
اقای روحانی  اگه خزانه خالی هست ، خرج میلیاردی برای استخر و سونا و جکوزی توی دفتر کارت دیگه برای چی هست ؟
  مگه چقدر سر کار هستی که یه ست هم تو محل کارت دادی درست کنن
۳۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۷
«اگر غلطی از رژیم صهیونیستی سر بزند، جمهوری اسلامی تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.» این پاسخ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به تهدیدهای رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین جمله رهبر انقلاب اسلامی در سال ۹۲ از نظر مردم انتخاب شد. در نظرسنجی‌ئی که از دهم تا بیست‌و‌چهارم اسفندماه توسط پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR با موضوع مهمترین جمله سال رهبر انقلاب از دید کاربران برگزار شد، مردم، جملات گوناگونی را انتخاب کردند. مجموع حدود ۱۴هزار پیامک و ۴هزار و پانصد نظر دریافت شده نشان میدهد سه جمله‌ی پرتکرار زیر در میان پاسخ‌ها، مهمترین جملات رهبر انقلاب از نظر کاربران در سال نود و دو هستند:

سومین جمله برتر به انتخاب مخاطبان، جمله‌ای از بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى آقای روحانی بود: «درس بزرگى که ما از فشارهاى اقتصادى دریافت کردیم، این است که هرچه می‌توانیم، باید به استحکام ساخت داخلى قدرت بپردازیم.»
 
دومین جمله برتر به انتخاب مخاطبان، مسأله‌ی خوش‌بین نبودن رهبر انقلاب به مذاکره با آمریکا در مسئله‌ی هسته‌ای در دیدار مسئولان نظام‌ (۱۳۹۲/۰۴/۳۰) بود: «در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم لیکن من خوشبین نیستم؛ چون تجربه‌ى من این را نشان میدهد. آمریکائى‌ها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقى‌اند، هم در برخوردشان صادق نیستند.»

مهمترین جمله رهبر انقلاب در سال ۹۲ انتخاب شد

و اما مهمترین جمله سال ۹۲ از نظر مردم:
در هفته‌های پایانی سال پیش، سران رژیم صهیونیستی در ادامه تهمت‌های بی‌اساس درباره برنامه هسته‌ای نظامی ایران، بارها جمهوری اسلامی را به حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای تهدید میکردند و دامنه این تهدیدها روز بروز گسترده تر میشد؛ رهبر انقلاب در اولین سخنرانی عمومی سال ۹۲ در مشهد مقدس پاسخ این تهدیدها را اینگونه دادند: «اگر غلطی از آنها [سردمداران رژیم صهیونیستی] سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.»

مهمترین جمله رهبر انقلاب در سال ۹۲ انتخاب شد


۱۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۲۸

1- میگفت شاه نتونست با توجه به اساس نامه حسینه ارشاد ، اونجا رو تصرف کنه ولی این نظام دانشگاه آزاد رو که اساس نامش شبیه حسینه ارشاد بود رو تونست تصرف کنه ؛

یعنی این نظام  زورش یا شاید هم (دیکتاتوریش ) بیشتر بوده؟؟؟؟

اما من میگم شاه نفهمید حسینه ارشاد داره انسان تربیت میکنه برای نابود کردن طاغوت (البته یکی دوتا چیز دیگه هم در اومد از توش)

ولی نظام مقدس جمهوری اسلامی فهمید که برخی دارن از سیستم و فضا و امکانات و حاشیه امن دانشگاه آزاد برای زمین زدن نظام استفاده می کنن. به همین خاطر گوششون رو پیچوند تا فکر نکنن کسی نمی فهمه

حالا هرچی هم که بخواین بگین

حاج اقا یه کم آب بخورید براتون مفیده


2-  یعنی من عاشق این ولایت مداری دولت یازدهم هستم

هنوز سخنان رهبری در باب فرهنگ تموم نشده

وزیر فرهنگ بیانیه داده و خودش رو به اصطلاح زده به اون راه

انگار نه انگار مخاطب اصلی انتقادات رهبری وزارت خونه فرهنگ بوده

تازه بعد از کلی سلام و صلوات خودش و وزارت خونه ش رو آماده هرگونه جانفشانه در راستای تحقق سخنان رهبری دونسته و از این صحبتا

فقط من موندم جناب شما و رئیستون که حتی وقت چند دقیقه حضور در همایش ملی روز راهیان نور نداشتین، با حضور در کنسرت های موسیقی پاپ و عکس انداختن با فلان خواننده و بازیگر و ... می خواین فرهنگ غنی اسلامی و منویات مقام معظم رهبری رو در سطح جامعه اجرا و پیاده کنید !!!

در ضمن  اقای روحانی که گفتن دلشون برای شبای عملیات تنگ شده و ... یه قدم رنجه می کردن تا اهواز و جنوب که رفتن طوری میشد یه سری هم به یکی از مناطق دفاع مقدس می زدن ؟

شاید آقایون فرهنگ رو فقط تو کنفرانس و سمیناهار پیاده می کنن و این مناطق خاکی در فرهنگ آقایون محلی از اٍعراب نداره

والله با  این نونای شورشون 


3-  حکایت ما با این زیبا کلام هم شده حکایت اون سرقتی که همه ی در و همسایه مقصر و علت سرقت بودن الا جناب دزد.

بعد از بر رسمیت شناختن اسرائیل و نامه فدایت شوم فرستادن برا نتانیاهو حالا حق با گروهک تروریستی جیش العدل هست که اشتباها چند نفر رو دزدیدن و از روی خطا چند ده نفر رو کشتن 

من نمی دونم آخه مطرح شدن و رسانه ای شدن چقدر لذت داره که حتی به قیمت فروختن عزت ملی و خون هم وطنات حاضری به دستش بیاری؟

در ضمن اگه حرف نزنی قطعا من یکی نمی گم لالی....

( یعنی هرچی فکر کردم توی تیتر برای این شخصیت چی بذارم هیچی به ذهنم نرسید سالبه جزئیه هست اصلا--صرفا جهت تکمیل ادخال سرور همراه آقایون اومده مطلب زیبا کلام )



ما بریم دیگه اگه زنده بودیم بعدا میایم و اون دو تا مطلبی که تو لیست هست رو هم تکمیل می کنیم :)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۰۲

برای بودن در فضای مجازی 

برای مطلب نوشتن و پست گذاشتن و حرف زدن 

مقدمه چینی و فلسفه بافتن، لازم نیست

ده سال پیش وقتی توی اولین جلسه کلاس ادبیات داستانی مدرسه اسلامی هنر بحث بر سر این شد که چرا میخوام بنویسم ،گفتم:


"میخوام بنویسم چون فکر میکنم، یه چیزی توی این ذهنم هست که ارزش داره نوشته بشه، اصلا هم مهم نیست که چاپ بشه یا دیگران بخونن یا نخونن"


توی فضای مجازی هم همین طوره 

برخی آسمون و زمین رو به هم می بافن تا توضیح بدن چرا اومدن اینجا و چرا وقت با ارزش تر از طلاشون ( که ازجاهای مختلف درخواست های همکاری ردیف شده و پروژه های مهم بزرگترین دانشگاه های کشور رو میزشون هست ) رو گذاشتن برای سایت و وبلاگ و شبکه های اجتماعی 


اما من 


نه نماینده ی نظام هستم و نه فرستاده خدا .... من فقط حاج سالار هستم  که فکر می کنم حرف هائی برای گفتن دارم(1)



شاید حرف هام رو عده ای بپسندند و شاید عده ی بسیار بیشتری خوششون نیاد 


من مسئول لوس بودن ، بی ادب بودن؛ بی سواد بودن و ناراحت شدن و ... دیگران نیستم


قرار هم نیست دیگران رو به راه راست هدایت کنم ، که اگر خیلی هنر کرده باشم، گلیم خودم رو بتونم از آب بکشم ، که تا قبل از اینکه خودم آدم بشم وظیفه ای جز اصلاح خودم ندارم(2)


به همین خاطر قرار نیست که به خاطر رفتار دیگران (اعم از تند روی، افراط و تفریط ، بی ادبی،  مشکلات اجتماعی اخلاقی و خانوادگی و .... )خون دل بخورم یا اعصابم رو خورد کنم ...


اگه فضائی رو (گروه فرهنگی دیدار) هم برای بقیه دوستان فراهم کردم،دلیل نمیشه که اجازه بدم، کسی به هر دلیلی بخواد به آرامش زندگی من یا دوستان حاضر در اونجا لطمه بزنه ، اگه احساس کنم کسی داره این کار رو میکنه ، خب مسدودش میکنم تا همون اون راحت شه و هم من 

مسدود شدن هم دلیل  بدبودن دیگران یا خوب بودن من نیست 


شاید معنیش دوری و دوستی باشه 


همین


پ.ن
1. اثبات شی نفی ما عدا نمی کنه. دوستان مصداقی برداشت نکنن

2. برخی از دوستان شاید خرده بگیرند که پس امر به معروف چه شد، پس نهی از منکر چی؟

در جواب این دوستان عرض میکنم که خداوند متعال در ایه 3 سوره شعرا خطابب ه رسول مکرم اسلام می فرمایند :
" لعلک باخع نفسک ألا یکونوا مؤمنین"   ای رسول ما! تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم این که ایمان نمی آورند هلاک سازی؟

این آیه اشاره به اندوه پیامبر به خاطر ایمان نیاوردن کفار داره، که البته از رحمت للعالمین جز این نمی توان انتظار داشت ولی

خداوند می فرماید که:  پیامبر تو وظیفه هدایت کردن اونا رو نداری ، تو پیام بر هستی و اونها خودشون باید ایمان بیاوردند وگرنه خدا می توانست اونا رو به زور مجبور به ایمان آوردن بکنه...

۱۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۵۵